خلاصه داستان: در دنیایی آینده نگر که بردهداری میمونها را پذیرفته است، سزار، پسر سیمیان فقید کورنلیوس و زیرا، پس از تقریباً بیست سال پنهان شدن از مقامات ظاهر میشود و برای شورش بردهها علیه بشریت آماده میشود.
خلاصه داستان: یک دانشمند آمریکایی از سوء قصد به یک شیخ نفتی جلوگیری می کند که دروازه حرمسرای خود را به روی منجی او باز می کند. در آنجا دختران برهنه از او دعوت می کنند تا بدن آنها را کشف کند. اما آیا کسی از خیابان هزار نفری فرار کرده است...