خلاصه داستان: ایتالیاییها شب سال نو را به روشهای مختلف جشن میگیرند - بلند رفتن، خیانت به همسر، انتقام، جاسوسی از همسایه برهنه زیبا، اقدام به خودکشی، استخدام یک ژیگولو یا تماسگیری، جشن گرفتن، تصادف و غیره.
خلاصه داستان: دادو و مارکو دیگر در برابر استرس ناشی از همسرش، جدایی، تلفن همراه، مبارزه برای بقا ایستادگی نمی کنند. سی سال که در آستانه یک حمله عصبی هستند، این دو با کل محیط اطراف خود مشکل دارند.
خلاصه داستان: پاسکواله یک پلیس در رم است. او در طی یک جمع بندی با Desideria ملاقات می کند. او یک ترنس سکشوال است و با دو ترنس دیگر، گایا و گیوا، زندگی می کند. اما به طور کلی Desideria یکی از دوستان قدیمی پاسکواله است، آنها قبلاً در آن شرکت کرده بودند ...
خلاصه داستان: داستان کتاب مقدس یوسف، که توسط برادرانش که به توانایی های پیامبری او در تجزیه و تحلیل رویاها حسادت می کردند و مورد علاقه پدرشان بود، به بردگی فروخته شد.
خلاصه داستان: ما در پادشاهی دو سیسیل در دهکده ای متعلق به خانواده سانگرمانو دلا بارونی هستیم. راهزن جوزپه کاروسو که قصد دارد با زنش ماریا در آغوش روستایی باشد، توسط مالاکارن، یک سانگر، غافلگیر شده و کشته می شود...
خلاصه داستان: یک پدر پنج فرزند که اخیراً بیوه شده است، وقتی میرود تا نقش پدر و مادری را برای گروهی از بچهها بازی کند که مدتها بود، حتی تا به حال، علاقه زیادی به زندگیشان نداشتند.